کد مطلب:210697 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:159

تألیفات جابر
می نویسند جابر بن حیان سه هزار و نهصد رساله نگاشته است بدین طریق پانصد رساله در فلسفه - پانصد رساله در طب - هزار و سیصد رساله در حیل - هزار و سیصد رساله در كیمیا و سیصد رساله در فنون مختلف.

جابر آن قدر در فن كیمیا دست داشته كه كیمیا با نام جابر مترادف گشت و این مقدار علم و اطلاع این اندازه وسعت علم و وقوف بر یك فنی بدون یك كمك و عوامل خارجی محال و ممتنع است.

زیرا امام صادق در پاسخ طبیب هندی فرمود محال است یك بشر بتواند از تمام ادویه نباتی باغ طبیعت اطلاع حاصل كند و استفاده نماید مگر مؤید من عند الله باشد و به وحی و الهام به او دارو و درد معرفی شود.



[ صفحه 130]



جابر هم بدون تردید از آنهائی است كه به تنهائی این توفیق برای او دست نداده و یقینا از چشمه سار ولایت مدرسه جعفری سرچشمه گرفته است.

این دانشمند شرقی آثار بسیاری در مكتبه های غربی دارد كه تاكنون محفوظ مانده و عده ای از كتب او ترجمه و طبع شده و مقداری هنوز به حال خود باقی است.

ابن قفطی در تاریخ الحكماء می نویسد جابر بن حیان صوفی كوفی كان متقدما فی العلوم الطبیعیه بارعا منها فی صناعة الكیمیاء و له تؤالیف كثیرة و مصنفات مشهورة و كان مع هذا مشرفا علی كثیر من علوم الفلسفه و متقلدا للعلم المعروف بعلم الباطن و هو مذهب المعصومین من اهل الاسلام كالحارث بن اسد المحاسبی و سهل بن عبدالله التستری و نظراتهم

این مورخ بزرگ می نویسد جابر در علوم طبیعیات و فلسفه و عمل طبی و داروئی و فیزیك و شیمی و مكانیك تألیفات بسیاری داشته و كتب او مشهور است و با این كار زیاد و احاطه تحقیقی در علوم فلسفه هم دست قوی داشت و در علوم باطن هم كه مذهب صوفیه است مهارتی داشته - و در این فن تصوف چون حارث محاسبی و سهل شوشتری بوده است.

ابن مشاط محمد بن سعید سرقسطی اسطرلابی اندلسی درباره جابر می نویسد در مصر از تألیفات جابر كتابی دیدم در عمل اصطرلاب كه متضمن هزار مسئله بوده نظیر نداشت.

ابن خلكان در ترجمه حضرت امام صادق علیه السلام می نویسد: له كلام فی صناعة الكیمیاء و الزجر و الفال و كان تلمیذه ابوموسی جابر بن حیان الصوفی الطرسوسی قد الف كتاب یشتمل علی الف ورقة تتضمن رسائل جعفر الصادق و هی خمسمائة رسالة

ابن خلكان می گوید امام صادق علیه السلام در برنامه درسش از فن كیمیا كه فیزیك و شیمی و مكانیك است تعلیماتی داشت و در فن زجر و فال هم درس می داد و شاگرد او در این فن جابر بن حیان صوفی بوده و كتابی مشتمل بر هزار ورق متضمن رسائل امام صادق كه پانصد رساله بوده نگاشت.

سید بن طاوس علی بن طاوس حسینی حلی (ره) در كتاب فرج المهموم بمعرفة علم النجوم آنجا كه جماعتی از شیعه را ترجمه می نویسد كه همه عارف و عالم نجوم بوده از آن جمله جابر بن حیان را مصاحب و ملازم امام صادق نوشته كه پیوسته در خدمت آن حضرت بوده است.



[ صفحه 131]



ابن ندیم در ذكر رجال شیعه می نویسد حسین بن بسطام بن شاپور و برادرش ابوعتاب یا غیاب عبدالله بن بسطام بن شاپور زیات از جابر بن حیان از امام صادق علیه السلام روایت نموده اند و طب الائمه مرویه از جابر بن حیان است.

مرحوم سید صاحب روضات می نویسد ابوموسی جابر بن حیان صوفی طرسوسی از مشاهیر قدماء علماء ذی فنون بوده كه فنون غریبه علمی می دانسته - كیمیا - لیمیا - هیمیا - سیمیا - ریمیا و سایر علوم سر و جفر و جامع و امثال آنها از او نقل شده است.

یافعی در مرآت الجنان می نویسد الف جابر بن حیان الصوفی تلمیذ جعفر الصادق علیه السلام كتابا یشتمل علی الف ورقة یتضمن رسائله و هی خمسمائة رسالة

جابر شاگرد امام صادق كتابی در هزار ورق شامل پانصد رساله از امام صادق نقل و تألیف نموده است.

ابن ابی اصیبعه در كتاب عیون الابناء فی ترجمة الاطباء در ذیل ترجمه ابی بكر محمد بن زكریای رازی می نویسد او كتاب الاس جابر را به شعر نقل نموده است.

در ترجمه عبداللطیف بغدادی می نویسد مردی از مغرب به بغداد آمد كه در رشته كیمیا و طلسمات مهارتی داشت و به تمام كتب جابر دست یافته بود و معلوم می شد كتب جابر در همان عصر در مغرب نسخ فراوان داشته است.

این اخبار پیشینیان مورخین می رساند كه جابر با علم كیمیا و به شاگردی امام صادق مرادفه و اشتهار داشته است و كتب و آثار و رسائل او مورد التفات و توجه علماء بوده است و رازی جابر را به نام استاد یاد كرده و به شرحی كه ابن ندیم نوشته افتخار به شاگردی جابر نموده است.

ابن ندیم در فهرست در بیان حال جابر بن حیان و اسماء كتب او می نویسد (هو ابوعبدالله جابر بن حیان بن عبدالله الكوفی معروف بصوفی) تا آنجا كه می گوید مردم درباره او اختلاف نظر دارند یك دسته مانند شیعه او را از بزرگان و یكی از ابواب ائمه اهل البیت یعنی اصحاب خاص امام صادق علیه السلام می داند كه او حامل و حافظ و كاتب علوم امام ششم بوده است.

فلاسفه گویند جابر از ما می باشد و در منطق و فلسفه مصنفات زیاد دارد.

اهل صناعت یعنی علمای طبیعی كه در فن كیمیا و فیزیك و شیمی و مكانیك وارد هستند



[ صفحه 132]



می گویند جابر از ما می باشد زیرا ریاست كیمیاگران مطلقا با او بوده و امر او مكتوم بوده است و او از ترس اشخاص یا از جهت مزاحمت مراجعین یا امراء هارون در شهرهای گمنام و بی سر و صدا می رفت كه به كارهای عملی خود آزمایش و امتحان و حس و تجربت و شهود كار خود ادامه دهد.

برخی گفته اند او از برامكه بوده و از ملازمین جعفر بن یحیی بوده است این گفتار از جهتی مورد دقت است جعفر را كه جابر به استادی و سیدی خطاب می كرده برخی گمان كرده اند جعفر برمكی است ولی آنچه مسلم است مراد از جعفر امام صادق (ع) بوده زیرا او مخزن علم و دانش و گنجور علوم اهل بوده است و جعفر برمكی از جهت مال و كمك های مالی به جابر كمك می كرده یا كمك می گرفته نه از جهت علم.

مورخین نوشته اند كه جابر بن حیان در كوفه به شارع باب الشام منزلی داشت و در صنعت كیمیاء شهرت و مهارتی یافته و خانه او معروف به درب طلائی بوده گویا از همان زمان جابر به الهام امام صادق علیه السلام طلا می ساخته كه خانه او را باب الذهب می گفتند.

باز در اعیان الشیعه نقل از موثقین نموده كه جابر در كوفه در عمل اكسیر و تناسب هوای محل منزل او برای موفقیت فن كیمیا توفیقی كامل یافته و در خانه او هاون طلائی یافتند كه دویست رطل وزن داشته است - و در زمان عزالدوله فرزند معزالدوله درباره ی كیمیا و عمل جابر و فنون دروس او بحث مفصلی شده است.

سبكتگین درباره جابر و اهمیت او و كثرت تألیفات او بس تعریف و توصیف نموده اند به شك افتاده و منكر وجود جابر شده است و برخی گفته اند منكر تألیفات او شده گفته فقط كتاب الرحمه از او است و بقیه منتسب به او از او نیست.

علامه سید محسن جبل عاملی در پاسخ سبكتگین و منكن بن جابر می گوید این انكار بسیار جاهلانه بوده است زیرا كسی كه دارای فكر تدوین و تنظیم و تألیف كتاب بوده و شم علمی داشت و توانست كتابی بنویسد برای او یكی تا هزار جلد بسته به علل و اسباب و شرایط زندگی او است و این انكار بی خردانه منكرین است زیرا تواتر اهل خبر و رجال قابل انكار نیست كه جابر بن حیان شاگرد امام صادق (ع) بوده است.

نگارنده گوید سبكتگین صراف سخن و علم و كتاب نبوده او فرمان روائی بوده و این سخن اگر صحیح باشد روی غرض بوده است.

اسماعیل مظهر در كتاب تاریخ الفكرالعربی می نویسد در تاریخ علوم اسلامی هیچ



[ صفحه 133]



تردیدی نیست كه جابر از بزرگان علمای قرن دوم است و نام او در صف بزرگ ترین علمای جهان ذكر شده است.

استاد برتیلو مؤلف كتاب تاریخ الكیمیا فی قرون الوسطی می نویسد نام جابر بن حیان در كیمیا مانند نام ارسطو در تاریخ منطق است همان طور كه منطق از ارسطو به یادگار مانده كیمیا از جابر باقی مانده است.

در نظر این مستشرق جابر بن حیان اول كسی است كه كیمیا را وضع كرده و قواعد علمی برای این فن قرار داد و كیمیا از او شهرت گرفت و در عالم لاتینی كیمیا ملازم با نام جابر است كه به اسم جبیر می نویسند.

او می نویسد جابر در عهد هارون الرشید در بغداد بوده و برامكه به او كمك های مادی فراوان می كردند و به سبب برامكه نزد خلیفه مسلمین تقرب یافت و برامكه هم چون به این فن علاقه فراوان داشتند جابر را از خود دانسته و بسیار محترم می شمردند.

نگارنده گوید با این خبر و تحقیقات دیگر می توان گفت كه بخشش های بی حساب برامكه شاید در اثر كیمیاگری و طلا ساختن جابر بن حیان بوده كه در اول كار او را احترام وافر می كردند و كمك های مالی به او می نمودند و بعد زمان هارون از او استفاده مالی نموده و از ساخته های او بهره كافی می گرفتند و تردیدی نیست كه شخص جابر ساختن طلا را به دستور امام صادق علیه السلام می دانسته و عمل می كرده و به دیگران هم تعلیم داده ولی در نوشتن كتب مربوطه به رموز و اسرار نوشته تا همه موفق نشوند.

این استاد مستشرق می نویسد جابر در كتاب خود به نام الخواص مشكلاتی كه برامكه از او می پرسیدند نقل نموده است و محاوراتی كه در معضلات فن كیمیا و اكسیر بین او و برامكه سئوال و پرسش می شده نقل می نماید.

در این سطور جابر معلوم می شود كه جعفر برمكی به علم آشنائی داشته و طرق علاج را از جابر می پرسیده و چون دارو ساختن و معالجه به دارو به وسیله كیمیا، شیمی و داروگری انجام می شد از جابر طریق تركیب داروها را می پرسیده و فرامی گرفته است.

جلوكی این حقیقت را در كتاب نهایةالمطلب نقل نموده و نگارنده نسخه ای از آن دارد در آن جا می نویسد عرب كیمیا را از جابر فراگرفت و این فن از مخترعات جابر بن حیان



[ صفحه 134]



شاگرد امام جعفر صادق (ع) است و محدثین و علماء و اطباء جابر را به احترام و فضیلت و مكرمت یاد نموده اند.

جلدكی می گوید جابر بارها از چنگال مرگ نجات یافت و چنانچه بارها از حملات نادانان و جاهلان نجات یافت و بسیاری بر او حسد می بردند و هارون او را مقرب دربار خود نموده و بسیاری از اسرار علوم خود را برای هارون بیان می كرد و یحیی برمكی و پسرانش جعفر و فضل از علوم جابر و تعلیمات عالیه او بهره كافی بردند.

اتفاقا نظریه ما را كه در بالا گفتیم ثروت برامكه شاید روی تعلیمات جابر بوده و اینكه بی حساب بذل و بخشش می كردند همین حقیقت را جلدكی هم متوجه شده می نویسد غنی و ثروت برامكه در سایه علم كیمیای جابر به دست آمده و آنقدر آنها مال و ثروت یافتند و بذل و انفاق نمودند كه هارون به شك افتاد مبادا با این بذل مال بخواهند خلافت را از دست هارون بگیرند و لذا آنها را كشت و خاندان آنها را متلاشی و محو و نابود ساخت. [1] و روی همین علل و عوامل جابر از بغداد به كوفه گریخت و در گوشه ای پنهان شد كه او را نشناسند و انزوا و اعتكاف گرفت و تا ایام انتصاب ولایت عهدی مأمون پنهان بود و از این اخبار معلوم می شود جابر ایرانی - شیعه - كیمیاگر - فیلسوف - صوفی و شاگرد امام صادق علیه السلام بوده است و هیچ تردیدی نیست كه جابر شاگرد امام ششم بوده و شهرت جهانی در فن كیمیا داشته و آثارش از آفتاب روشن تر است.

ملاعبدالله افندی صاحب كتاب ریاض العلماء در ضمن شرح حال جابر بن حیان می نویسد حكیم سلمة بن احمد المجریطی در كتاب غایةالحكم پس از نقل مهارت ابی بكر محمد بن زكریای رازی در علوم طلسمات و نظایر آن و علوم حكیمه چنین می نویسد:

اما البارع فی هذه الصناعة علی الاطلاق فهو المقدم فیها الشیخ الاجل ابوموسی جابر بن حیان الصوفی منشی كتاب المنتخب فی صنعة الطلسمات و كتاب طلسمات - الكبیر الذی جعله خمسین مقالة و كتاب المفتاح فی صدر الدرج و تأثیراتها فی الاحكام و كتاب الجامع فی الاسطرلاب علما و عملا یحتوی علی الف باب و نیف ذكر فیه من الاعمال العجیبه ما لم یسبقه الیه احد.

مؤیدالدین طغرائی و علامه سلمة مجریطی و استاد عارف صادق محمد بن امیل تمیمی



[ صفحه 135]



صاحب كتاب مفتاح الحكمه و استاد الكبیر صاحب كتاب المكتب كه نام خود را ننوشته است و استاد ابوالحسن علی بن موسی صاحب الشذور همه آنها جابر را به استادی و سرحلقه استادان فن كیمیا و اكسیر شناخته و تجلیل و تمجید نموده اند.

در كتاب المصباح فی علم المفتاح تألیفات جابر را نقل نموده است و می نویسد جابر در آخر كتاب خود نوشته است فالله الله الله یا اخی فی كتمان هذا العلم المصون عن غیر اهله و السلام و بالله التوفیق علی الدوام.

می گوید ای خواننده سوگند به خدای یگانه كه این علم را از نااهل پنهان دار و به غیراهل توحید و فضیلت میاموز و توفیق آن را از خداوند بخواه و دنبال آن می گوید من بر این فنون به طریق برهان ثبوت صناعت الهی قائل شدم و از سنگ اكسیر اعظم را گرفتم و خداوند تبارك و تعالی این كار را بر من آسان نمود و به سه طریق موفق شدم اول از راه توجه به حق دوم از راه عقاید و كتب مردم ذی فن و سوم از راه عمل به اكسیر اعظم رسیدم و پس از بیان عظمت مقام علمی جابر و اهمیت كتاب طلسمات او می گوید - ای خواننده از كتاب طلسمات بزرگ چه گمان می كنی؟ این كتابی است كه در آن علوم عجیبه ای جمع كرده و تدوین و تنظیم نموده است و در هیچ رشته نبوده كه جابر دست نداشته باشد یا تسامحی در كار بیان قواعد علمی و فنی آن كرده باشد - در این كتاب كبیر از قواعد و صور و خواص و افعال الكواكب و افعال طبایع و تأثیرات آن بیان می كند - و می گوید جابر از مقدمین و سرحلقه افاضل فن كیمیا بود.

صاحب كتاب المصباح فی علم المفتاح می نویسد: حكماء متأخرین و متخصصین در فن كیمیا اتفاق دارند كه سرحلقه و واضع و مخترع این فن جابر بوده است - ولی در بیان رموز جابر اختلاف دارند هر كس به نحوی فهمیده و تعبیر نموده است - و اسماء و كنایات و اشارات را یك جور فهمیده و لذا قابل ترجمه به فارسی نیست باید اهل فن عملا دریابند.

این مؤلف می نویسد امیر خالد بن یزید در كتاب الفردوس ابداع نموده و پس از او هیچ كس چون جابر نبوده است او استاد بزرگ و عظیم الشأنی بوده است.

جابر می گوید اكسیر اعظم را در رصاص سربی كه مبدل به طلا می شود یافتم و در اكسیر اوسط نقره را.

آنگاه صاحب المصباح گوید هزار كتاب از جابر در این موضوع یافتم و از آن كتب به كتب حكماء دیگر راه یافتم و به فضل الهی و توفیق ربانی به علم و عمل بر موازین این علم



[ صفحه 136]



واقف گردیده و از عجایب و غرائب عالم طبع چیزها دیدم و اكتشافاتی نمودم و آنچه كه مفید است طریق اوسط و جاده اولی است و سپس كتب نهایة المطلب التقریب فی اسرار التركیب البرهان و شرح آن مسمی بسراج الاذهان و كتاب الشمس المنیر و الصحف الكبیر فیما یتعلق بالاكسیر - و كتاب كنز الاختصاص فی علم الخواص - و در این كتب رموز و اشارات را روشن بیان نموده ولی برای اهل فن آسان است نه غیرمحصل و مخصوصا از دست ارذل عوام مكتوم داشته است.


[1] اعيان الشيعه به نقل از جلدكي در نهايةالمطلب ص 121 ج 15.